سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قناعت دولتمندى را بس و خوى نیک نعمتى بود در دسترس . [ و حضرتش را از معنى « فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیّاةً طَیِّبَةً » پرسیدند ، فرمود : ] آن قناعت است . [نهج البلاغه]

مجلس دوم

ارسال‌کننده : رضا شاعری در : 90/9/8 11:24 صبح


 "مردی که فقط اسب داشت ...*"

 

امام آمدند دم خیمه اش. دنبالش فرستاده بودند و نیامده بود.

به فرستاده گفته بود: به آقا بگو عذر دارم، نمی آیم.

اما دلشان رضا نشد و خودشان آمدند صدایش کنند.

گفت:" آماده مرگ نیستم ! اسب قیمتی ام مال شما... "

نگاهی کردند که از شرم لال شد: " اسبت را نمی خواهیم."

چشم از او گرفتند خیره شدند به خاک :" از این جا دور شو که فریاد غربت ما را نشنوی،

که اگر بشنوی و نیایی ..."

 سوار اسب قیمتی اش بتاخت رفت ودور شد.


 *عبیدالله بن حر

 

منبع: "مجلس تنهایی"، فاطمه شهیدی

 




کلمات کلیدی :

قالب وبلاگ | قالب
گالری عکس
دریافت همین آهنگ

قالب وبلاگ